كودكم آرام بخواب
كودكم آرام بخواب بي دغدغه فرداها
كودكم آرام بخواب بي دغدغه فرداها
به چهره معصوم و پاكت كه نگاه ميكنم سرشار آرامش مي شوم چشم و لبت در عين بي حركتي ميخندند
بوسه بر چشم و لبت ميزنم و به شكرانه اين آرامش چشمانم را مي بندم و براي تمام كودكان عالم
،آرامش طلب مي كنم اما اين سرنوشت است كه انسانها را از هم متمايز مي كند شرايط زيستن و توان
چگونه زيستن.
كودكم آنچه را كه نسبي ست و دست يافتني هر پدر و مادري براي فرزندش با چنگ و دندان بدست مي
آورد اما آنچه كه تقدير الهي نام دارد ديگر نه نسبي ست و نه قابل تغيير.
سرنوشت مسيريست كه لايزال نامتناهي براي تك تك موجودات عالم در دفتر روزگار به تحرير در مي آورد و
اين موجودات هستند كه به هر طريقي در ان مسير گام بر ميدارند .
كودكي را مي شناسم ،يك هفته مانده به تولد يكسالگي اش سعي در اداي كلمات و ايستادن روي پاي
خودش ميكرد كه سرنوشت مسير تازه اي برايش رقم زد نميدانست چه شده اما ديگر صداي آرام در به
گوشش نميرسيد كه گامهاي ارام و مردانه را به او برساند و بوسه اي بر گونه اش بنشاندو ديگر نه ياري
كه همپاي او تاتي تاتي كند.
او بايد زيستني با خلائي بزرگ را تجربه ميكرد.زماني كه مقدر است كودكي سايه پر مهر پدر يا مادر را بر
سر نداشته باشد اين تقدير است و همچنان مسير سرنوشتش ادامه دارد اما با خلاء.خواه انساني
فرهيخته شود،خواه...
ناگفته نماند كه سرنوشت گامهاي مردانه و مهربان ديگري را با او همراه كرد تا درس زيستن به او
بياموزد،بزرگ شدنش را به نظاره بنشيند و راه و چاه زمانه را نشانش دهد ، تا به وقتش دستش را در
دستان مردانه و عاشق ديگري بگذارد كه عهد جاودان ببندند.
تا خود كودكي به اين دنيا آورد با يك دنيا شادي.(اما ترسي بزرگ كه نكند سرنوشتي همچون مادر داشته باشد.)
تنها بايد توكل كرد و از او امتحاني در حد توان خواست.
بيا با هم دعا كنيم براي تمام كودكان عالم :
خدايا هيچ كودكي را بدون ......
نه
خدايا بحق اين روز بزرگ سلامتي و طول عمر را براي تمام پدرها و مادرها عطا بفرما