كاوان ،معجزه كوچك ماه دي
كاوان كوچولو ،پسر خاله ليلا و عمو حميد ،3 دي ماه ساعت 8:10 در بيمارستان مادران تهران به
دنيا اومد با وزن:3كيلو و 100 گرم و قد:49 سانتي متر.
كاوان خيلي بچه ناز و آرومي يه.من و نيليا و بابا هادي يه 10 روزي خونه كاوان اينا بوديم.البته بابا
هادي زودتر برگشت به محل كارش. من و نيليا و مامان جون پيش كاوان و مامانش مونديم تا كمك
كنيم روزاي اول زندگي جديدشونو راحت تر پشت سر بذارن.
گرچه نيليا جون خيلي وقت نمي داد كه من همپاي مامان جون كار انجام بدم ،حوصله ش تو
خونه سر ميرفت كمي همم حسادت نمي ذاشت من نزديك بشم.
اين صحنه رو فقط داشته باشين:
البته قربونش برم خيلي حسادت نمي كرد يه كوچولو در حد طبيعي ش.
خلاصه هر كي مي اومد كاوانو ببينه يه كادو هم برا ي نيليا مي آورد كه بداخلاق نشه .
چند تا كادو هم از طرف كاوان گرفت كه يعني كاوان خيلي دوسش داره.
باباجون كاوانم كلي تحويلش مي گرفت و باهاش بازي ميكرد تابالاخره لبخند به لباي نيليا اومد و با كاوان
دوست شد
ما 13 دي برگشتيم سر كار و زندگيمون و مامان جون و باباجون و خاله مهلا موندن پيششون.20 روزگي
كاوان مامان جون و باباجون هم برگشتن.موند خاله مهلا و كاوان و مامان و باباش. البته مامان جون و
باباجون كاوان با يه دنيا ذوق و خوشحالي هر وقت كه وقت كنن ميرن پيششون.
خلاصه از روزي كه اومديم حرف نيليا شده بريم تهران پيش كاوان.يا كاوان بياد خونمون با هم بازي كنيم.
ما كه خيلي دلمون براش تنگ شده حالا حال خاله ليلا رو مي فهمم كه چقد دوست داره نيليا رو زود به زود ببينه.ما هم همينطور.