سلام به همه مامانا و ني ني هاي اِشكِل (خوشگل)
سلام به مامانا و ني ني ياي اِشكِل (خوشگل)
چَن وقته من و مامان ثَيا (ثريا) از شما دور بوديم آخه مامان همش ميرفت اَدايه،منم خونه باباجون
پيش مان جون و ماماچي (عروسكم)بودم بابا هاديم اَدايه بود اينشهر ،ماشين منم برده بود يه بار
بهش گفتم چِلا ماشين نيا (نيليا) رو بردي؟ بعد ديگه نبرد.
چن روزم رفتيم خونه خاله نِنا و عمو حميد.اتاق پسر خاله كافانم ديدم (كاوان).هر كي اومد
ببينه گفتم بوء،اِشكل نيست.خب راستشو گفتم .حالا وقتي اومد بخاطر خاله ننا چيزي بهش
نميگم.(خدا آخر وعاقبت ما رو بخير كنه)بعدش رفتيم شمال-دريا. به همه ني ني ها گفتم
ني نيا نيان درياي نياست
چن روزم دلتنگ عمه ناديا و عمو مرضا(محمدرضا)و عمو صادخ و بابا جون و مان جون بودم رفته
بودن مسافرت.به اين يكي بابا جون گفتم برام پرايد بخر پرسيد ميخواي چيكار گفتم: سوار بشم
اوشن كنم برم مَشَد پيش عمه ديديا (ناديا)
خلاصه ،از شهريور كه 19 ماهه شدم شروع كردم به جمله گفتنو كلمات قلمبه سلمبه از اون به
بعد همش ازم حرف مي كشن و سوالات جور وا جور مي پرسن. نمي دونم چلا بعضي ها ميگن
زبونم دو برابر خودم رشد كرده
خب الان بلدم از 1 تا 10بشمرم،همه عكساي برج مكعبمو بلدم،چنتا شعر بلدم ،صداي حيوونا
و اسم ماشيناي دور و برمو هم بلدم.آخي ديگه نميدونم چي مونده ياد بگيرم؟!
خب ني ني هاي اِشكِل شما بگين چطورين تو اين مدت چيكارا كردين؟
آترين جون،فاطمه جون،روشا جون،محمدمهدي(داداشي)،آرشين جون،وانيا جون،رادمان
(همشهري)و بقيه ني ني يا
مي بوسمتون