نيليانيليا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

نيليا دختر نيلگون

تولد يكسالگي نيليا

نيليا يه ساله شد و ما يه جشن خودموني براي عشقكمون گرفتيم خودموني و از نظر همه عالي براي من كه يه رفرش روحيه بود.انگار هر چي خستگي بود از تنم رفت.چند وقت بود كه اينطور دور هم نبوديم نيليا خيلي ذوق زده شده بود با ديدن بچه ها از ته دل شادي مي كرد.مادر جونش كه اومد با خوشحالي پيرهن صورتيي كه پوشيده بود رو نشونشون ميداد. بچه م انقدر رقصيد و انقدر از اين بغل به اون بغل شد كه اخر مهموني نفهميديم كي بغل بابا هادي خوابش برده. بهر حال يه خاطره بياد موندني با بچه ها و بزرگترا بجا موند كه اميدوارم براي همه اينطور بوده باشه جاي دوستان و عزيزامونم كه از ما دور بودن هم خيلي خالي بود. از بابا جون كه سنگ تموم گذاشت و با عكساي نيليا يه كليپ ...
4 بهمن 1391

1 بهمن 91

از 1 بهمن 90 تا 1 بهمن 91 زيباترين و شادترين و بيادموندني ترين روزهاي عمرمونو تجربه كرديم و خالق همه اين خوبيها تو بودي عشق مامان و بابا.تو كه با نفسات،خنده هات و شيرين بازيهات به ما معناي ناب زندگي رو بخشيدي. الهي الهي مث 1 سال عمرت 100 سال ديگه هم فقط شاد و سالم باشي ،عمر ما. الهي هيچ وقت غم نبيني الهي الهي الهي   ...
1 بهمن 1391

تغيير زمان

به بي خوابي ها و تنش هاي وقت و بي وقت مادرانه كه عادت مي كنم و جزو زندگيم مي شوند  دومين سرما خوردگي عمر كودكم كه از راه ميرسد ،                               با تجربه تر برخورد ميكنم و گريه ها و بي تابي هايش را صبورانه به جان مي خرم (و وقت غذا و ميوه و دارو و قطره هاي مكمل و بايدها و نبايدهاي سنش را ساعت وار به پيش مي برم) ، قلب مادر كه فرياد مي كشد و هشدار ccuميدهد،كمي بغضم مي تركد و دلم زيارت عاشورا مي طلبد ، ساعات كار اداري كه زياد مي شود و من در پي عزمي ديگر براي تاييد سرسختانه م...
25 دی 1391