تولد يكسالگي نيليا
نيليا يه ساله شد و ما يه جشن خودموني براي عشقكمون گرفتيم خودموني و از نظر همه عالي براي من كه يه رفرش روحيه بود.انگار هر چي خستگي بود از تنم رفت.چند وقت بود كه اينطور دور هم نبوديم نيليا خيلي ذوق زده شده بود با ديدن بچه ها از ته دل شادي مي كرد.مادر جونش كه اومد با خوشحالي پيرهن صورتيي كه پوشيده بود رو نشونشون ميداد. بچه م انقدر رقصيد و انقدر از اين بغل به اون بغل شد كه اخر مهموني نفهميديم كي بغل بابا هادي خوابش برده. بهر حال يه خاطره بياد موندني با بچه ها و بزرگترا بجا موند كه اميدوارم براي همه اينطور بوده باشه جاي دوستان و عزيزامونم كه از ما دور بودن هم خيلي خالي بود. از بابا جون كه سنگ تموم گذاشت و با عكساي نيليا يه كليپ ...
نویسنده :
مامان ثريا
7:41